موانع و راهکارهای تقریب مذاهب و امت اسلامی

 

مقدمه

 

امت ها وقتی از مبدا و مصدر خود فاصله می گیرند به طور طبیعی مذاهب و نحله های متعددی در آن به وجود می آیند به ویژه اگر مرجعیت علمی، سیاسی مشخص از سوی مبدا یا رهبر نخستین آن تعیین نشده باشد است امت اسلامی نیز بعد از رحلت پیامبر (ص) به اختلافات فکری، عقیدتی و سیاسی کشانده شدند و از طرفی جهان اسلام با چالشهای مختلفی مثل تبلیغات منفی بر ضد اسلام و تلاش های تفرقه انگیز دشمنانش مواجه است

بنابراینضروری است که برای غلبه بر این چالش ها و بهره مندی مناسب از فرصتها و ظرفیت های گسترده امت اسلامی با تکیه بر اصول ثابت و مشترک اسلام مثل توحید، نبوت ، معاد و غیره ، زمینه های تقریب مذاهب و وحدت جهان اسلام را برای مقابله با دشمن مشترک و به منظور قطع ایادی بیگانگان طماع و تحکیم عدالت اجتماعی و اخوت اسلامی بین مذاهب مختلف اسلامی هموار سازیم تشدید اختلافات و نزاع های مذهبی بویژه تحرکات دشمن اسلام ، اندیشمندان اسلامی را وادار کرده است که راه بیرون رفت از این آفت را بیابند از این رو از بدو تولد مذهب های مختلف، تئوری ها و راهکارهای متعدد و متفاوتی در تقرب مذاهب ارائه کرده اند به ویژه در سده اخیر گام های عملی نسبتاً خوبی در این راه برداشته اند اما آنچه به نظر حقیر می رسد:

ابتدا موانع تقرب و وحدت مسلمانان

عامل بازدارنده تقرب و وحدت جهان اسلام دو گونه اند: الف- موانع داخلی (درونی) ب: موانع خارجی (بیرونی) اما موانع داخلی

در مسر اتحاد اسلامی و همبستگی مسلمانان جهان همواره مشکلات و موانع گوناگون چهره ظاهر می کند این موانع هم از درون است و هم از بیرون موانع درونی در چهار مورد ذیل خلاصه می شود

۱- تعصب شدید ، مذهب گرایان افراطی که عامل مهمی در دور نگه داشتن از تلاش برای نزدیک ساختن دیدگاه هایشان است .

۲- سوء تفاهمات از عقاید و آرای یکدیگر و توهمات بی جا از عقاید یکدیگر که از ابتلائات بزرگ مسلمین است .

۳- جهل و نا آگاهی مسلمانان از محتوای مذاهب دیگر که مانعی عمده بر سر راه وحدت آنان بشمار می رود .

۴- سیاست های حاکم بر دنیای اسلام در گذشته و حال و نیز پیدایش حکم رانان متعدد و سلسله های رقیب در جهان اسلام است .

موانع دروني را خود مسلمين به وجود مي آورند و مولود تفكرات يكسويه و تنگ نظري ها و نگرش هاي سطحي و تحركات و عملكردهاي خطرناك ناشي از آن مي باشد. موانع بروني زائيده اغواگري ها و نيرنگ افكني ها و توطئه هاي پيدا و پنهان قدرت هاي استعماري جهان است كه اتحاد و همبستگي مسلمين را براي خود دردناك و تحمل ناپذير مي دانند و سعي دارند با ايجاد تفرقه و اختلاف و منازعه در ميان ملل مسلمان جهان مانع تشكيل جبهه توحيد و امت واحد اسلامي شوند.

موانع بروني اتحاد و اقتدار جهان اسلام در جاي خود خطرناك و برانگيزاننده چاره انديشي و به تجربه گذاشتن شيوه هاي مقابله عملي مي باشد و اين يك ضرورت بزرگ و حياتي و انكارناپذير است و هرگونه غفلت و تسامح را نفي مي كند. لكن در مقايسه موانع بروني با موانع دروني بدون هيچ شبهه و ترديدي خطر و آفات و آسيب ها و زيان هاي موانع دروني فزون تر و فاجعه آفرين تر مي باشد. زيرا هر ملت و جمعيتي كه از درون به اختلاف و تنازع وتشتت مي رسد مي پوسد و مضمحل مي شود و از بين مي رود و به همين دليل قدرت هاي استكباري مركب از نظام ها و سران و رهبران كفر وشرك و نفاق در هر عصر باوجود موانع دروني وحدت در جهان اسلام به هر شكل و جلوه و مشاهده تنش ها و جنگ و درگيري هاي فرساينده و منهدم كننده اساس و بنيان اتحاد مسلمين نيازي به صرف بودجه هاي سنگين و استخدام امكانات و نيرو براي ايجاد اختلاف در بين آنان احساس نمي كنند و به اين نتيجه قطعي مي رسند كه شتاب گيرنده به سوي هلاكت و نابودي را چه نيازي به تحريك و وسوسه

براي تحقق هدف مقدس تقريب و وحدت مذاهب اسلامي و تشكيل جبهه متحد و مقتدر مسلمين جهان بايد موانع دروني وحدت و همبستگي شناسايي و به طور دقيق بررسي و با تلاش هاي مستمر و روش هاي كارآمد مرتفع شوند.

در انديشه هاي جامع و زلال متفكر شهيد استاد مرتضي مطهري تعميق و تحقيق و بررسي موانع دروني وحدت و اتحاد مسلمين در اولويت نخست قرار دارد.

استاد مطهري اين موانع را به خوبي كالبد شكافي مي كند و از سر راه اتحاد اسلامي كنار مي زند و همگان را به تامل و تعمق در اين كار ترغيب مي نمايد و براي به ظهور و بروز در آوردن و به عمل و عينيت رساندن اين تلاش ها و نكته يابي ها و راهگشايي هاي فكري و علمي به فعاليت فرا مي خواند.

در نگاه استاد مطهري « سوتفاهم » يكي از موانعي است كه بر سر راه تقريب ووحدت مذاهب قرار گرفته و مانع رسيدن به حقايق و واقعيت هايي است كه به اتحاد و هميشگي فرا مي خوانند.

استاد براي اين كه به وضوح مقصود خود را تبيين كند و خطر بزرگ سوتفاهم هاي موجود بين مسلمانان را نمايان سازد ابتدا به تعريف مجمل و موجز حسن تفاهم و سوتفاهم مي پردازد و در اين باره چنين مي نگارد
حسن تفاهم يعني يكديگر را خوب فهميدن و سوتفاهم يعني يكديگر را بد فهميدن . بديهي است كه خوب فهميدن به اين است كه افراد يكديگر را آن طور كه هستند بفهمند و بد فهميدن به اين است كه يكديگر را آن طور كه هستند نفهمند بلكه درباره يكديگر دچار يك نوع توهماتي بوده باشند… سوتفاهم در هر موردي و نسبت به هر شخصي بد است . زيرا موجب گمراهي و ضلالت است.

متفكر شهيد استاد مرتضي مطهري سپس درباره سو تفاهم بين مسلمين و نقش مخرب آن در ايجاد تنش و تفرقه و جلوگيري از تقريب و همبستگي اينگونه مي نويسد :

يكي از ابتلائات مسلمين اين است كه گذشته از اين كه از لحاظ پاره اي معتقدات تفرق و تشتت پيدا كرده اند ومذهب ها و فرقه ها در ميان آنها پيدا شده است دچار سوتفاهمات زيادي نسبت به يكديگر مي باشند. يعني گذشته از پاره اي اختلافات عقيده اي دچار توهمات بي جاي بسياري درباره يكديگر مي باشند. در گذشته و حاضر آتش افروزاني بوده و هستند كه كوشش شان بر اين بوده و هست كه بر بدبيني هاي مسلمين نسبت به يكديگر بيفزايند. تهديدي كه از ناحيه سو تفاهمات بي جا و خوب درك نكردن يكديگر متوجه مسلمين است بيش از آن است كه از ناحيه خود اختلافات مذهبي متوجه آنها است .

استاد مطهري در اين عبارات سه موضوع مهم را مورد مداقه و نظر خاص قرار داده است :

۱ ـ سو تفاهم و خوب درك نكردن تفكر وديدگاه و سخنان و همواره برداشت هاي نابجا و ناصحيح از يكديگر كردن يك « ابتلا » در ميان مسلمين به شمار مي رود.

ابتلا امر كوچكي نيست كه گرفتاري در دام هاي بلايا و رنج و سختي ها و مشكلاتي است كه طاقت ها و توان ها را فرسايش مي دهد و آفات فراوان مي آفريند و زيان هاي بسيار متوجه جوامع و سرزمين هاي اسلامي مي كند و آثار اندوهباري به وجود مي آورد كه عامل جدايي و نفرت وكينه و نزاع بين مسلمانان و به هدر دادن نيرو و امكانات و انرژي هاي سرشار آنان در امور بيهوده وباطل مي گردد.

۲ ـ در همه درگيري ها و تشتت و اختلاف ها رد پايي از عناصر فاسد و فتنه انگيز مشاهده مي شود. اين عناصر از اين كه آتش تفرقه و تنازع شعله ورتر گردد و به همه جا سرايت كند و همه چيز را در خود فرو برد و نابود سازد بسيار اصرار مي ورزند و از هيچ كوششي براي اوج گيري تنش ها و اختلاف ها دريغ نمي ورزند.

اين افراد و گروه ها در نقش تهيه هيزم براي افروختن و گداختن و تشديد حرارت و فزوني آسيب هاي آن در جمع طرف هاي مقابل نفوذ مي كنند و پي در پي با خبربري ها و سخن چيني ها و فريبكاري ها و دروغ بافي هايشان نزاع و اختلافات را تشديد مي نمايند.

اين تحركات زيانبار بدبيني ها و سو تفاهم هايي را كه بين مسلمانان پيرو مذاهب اسلامي وجود دارد به اوج خود مي رساند و همه راه هاي حسن تفاهم و رسيدن به مودت ووحدت و همبستگي را مسدود مي سازد.

۳ ـ سو تفاهم هايي كه بين مسلمانان از هر دو مذهب وجود دارد در مقايسه با اختلافات مذهبي كه بين آنان حاكم است بسيار خطرناك تر مي باشد و از همين رو بايد اولا سوتفاهمات را ناچيز و بي اهميت ندانست و از كنار آنها به سادگي عبور نكرد. ثانيا به همان ترتيب كه براي رفع اختلافات مذهبي كه در عقايد وجود دارد تلاش و فعاليت يك ضرورت و مسئوليت مشترك بين مذاهب اسلامي است مقابله با سو تفاهم ها و برداشت هاي نادرست و خوب درك نكردن يكديگر بايد با مراقبت و حساسيت بيشتري به مرحله عمل دقيق در آيد.

متفكر شهيد استاد مرتضي مطهري پس از بيان اين نكته كه تهديد ناشي از سو تفاهم هاي بيجا به مراتب بيشتر از تهديد ناشي از اختلافات عقيدتي و مذهبي مي باشد دليل اين ديدگاه خاص را اينگونه مطرح مي نمايد :

مسلمانان از نظر اختلافات مذهبي طوري نيستند كه نتوانند وحدت داشته باشند نتوانند با يكديگر برادر ومصداق « انما المومنون اخوه » (حجرات ۱۰ ) بوده باشند زيرا خدايي كه همه پرستش مي كنند يكي است و همه مي گويند « لااله الاالله» . همه به رسالت محمد صلي الله عليه و آله ايمان دارند و نبوت را به او پايان يافته مي دانند و دين او را خاتم اديان مي شناسند. همه قرآن را كتاب مقدس آسماني خود مي دانند و آن را تلاوت مي كنند و قانون اساسي همه مسلمين مي شناسند. همه سوي يك قبله نماز مي خوانند و يك بانگ به نام اذان بر مي آورند. همه در يك ماه معين از سال كه ماه رمضان است روزه مي گيرند. همه روز فطر و اضحي را عيد خود مي شمارند. همه مراسم حج را مانند هم انجام مي دهند و با هم در حرم خدا جمع مي شوند و حتي همه خاندان نبوت را دوست مي دارند و به آنها احترام مي گذارند. اين ها كافي است كه دل هاي آنها را به يكديگر پيوند دهد و احساسات برادري و اخوت اسلامي رادر آنها برانگيزد. ولي … ولي امان از سوتفاهمات امان از توهمات و تصورات غلطي كه فرق مختلف درباره يكديگر دارند. و امان از عواملي كه كاري جز تيره كردن روابط مسلمانان ندارند .

يكي از دلايلي كه براي تهديد بيشتر توهمات و تصورات غلطي كه در ميان مذاهب اسلامي در مقايسه با تهديدي كه از جانب اختلافات عقيدتي اصل وحدت و همبستگي مسلمين را به خطر مي اندازد مي توان اقامه كرد اين است كه نوع اختلافات مذهبي و عقيدتي ثابت است و همواره در هر زمان محتوا و موضوعات آن نيز يكسان مي باشد لكن سو تفاهم ها و خوب درك نكردن يكديگر همواره رو به تغيير وفزوني و تنوع است و به همين دليل آتش تنازع و تفرقه و چنددستگي نيز شعله ورتر مي گردد و آسيب و زيان هاي آن بيشتر و خطرناك تر مي شود. عوامل و عناصري كه درصدد شدت بخشيدن به تشتت ها و جدايي ها مي باشند نيز دريافته اند كه براي نيل به هدف خويش به اختلافات عقيدتي درباره اصل امامت و خلافت كه همواره ثابت است و بوده و خواهد بود و هرگز مانع تقريب و وحدت مذاهب نيست كاري نداشته باشند بلكه سو تفاهم هاي موجود را شدت و گسترش دهند و سعي كنند سوتفاهم هاي جديد و تازه اي نيز به وجود بياورند. بنابر اين بايد براي رفع موانع اتحاد اسلامي سو تفاهم ها و تصورات غلطي را كه پيروان مذاهب اسلامي نسبت به يكديگر دارند يك مانع بزرگ دانست و براي رفع آن چاره انديشي نمود.

استاد مطهري ضمن تاكيد بر اين نكته كه همه اختلافات و موانع موجود در مسير وحدت و همبستگي مسلمين از نوع سوتفاهم نيست و بايد در جاي خود مورد بررسي قرار گيرد معتقد است كه تفاهمات ناصحيح و تصورات غلط از يكديگر از موانع و مشكلات بزرگ مي باشد كه بر آن دامن زده مي شود و توسط عوامل و عناصر ناسالم فزوني مي يابد و به همين دليل با اصرار فراوان اعلام مي كند : شكاف هايي كه ناشي از خوب درك نكردن يكديگر است بايد از ميان برود و مذاهب اسلامي بايد يكديگر را آن طور كه هستند بشناسند و تصور كنند و تصورات دروغ و موهوم را از خود نسبت به برادران خود دور كنند .

متفكر شهيد استاد مرتضي مطهري براي تحقق اين هدف مقدس و بزرگ محورهاي سه گانه ذيل را به صورت راه حل ارائه مي دهد :

۱ ـ بررسي انواع توهمات و سو تفاهماتي كه ديگران درباره ما شيعيان و بالاخص ايرانيان دارند.

۲ ـ بررسي انواع توهمات و سوتفاهماتي كه از اين طرف نسبت به برادران غير شيعي وجود دارد.

۳ ـ راه هاي عملي براي كاستن و از ميان بردن سوتفاهم ها

ب: موانع بیرونی: توطئه هائی که قدرت های جهانی و استکبار و عوامل پیدا و پنهان آنان علیه اتحاد و همبستگی مسلمین تدارک می بینند و روز به روز بر شدت انها افزوده می شود و همه موجودیت اسلام و ملل و سرزمین های اسلامی را در معرض خطر اضمحلال و نابودی قرار می دهد و بویژه اینکه در گذشته به علت نفوذ و مداخله ادیان دیگر ، برخی احادیث جعلی به کتاب های اسلامی راه یافته و بیگانگان از همین روز نه در تشدید اختلافات میان مسلمانان بهره می بردند و در عصر حاضر دشمنان خارجی به هر وسیله ای متوسل می شوند و امکانات گوناگون را در اختیار پیروان مذاهب قرار می دهند تا در مقابل یکدیگر صف آرائی می کنند.

پس موانع وحدت را بطور کلی اعم از درونی و بیرونی می توان بشرح ذیل خلاصه نمود:

۱- اولین مانع وحدت: هوی و هوس انسانها و پیروی انسان ها از خواهش های نفسانی است

۲- دومین مانع وحدت ، باورهای غلط و تلقین های باطل که بصورت یک عقیده در امده است

۳- سومین مانع وحدت ، گرایش های نژاد پرستانه و ملی گرایانه بی منطق است

۴- چهارمین مانع وحدت ، جایگزینی تعصب و تقلید کوکورانه بجای عقلانیت و تفکر در فضای فرهنگ و تمدن اسلامی است .

۵- سوء تفاهمات و توهمات بی جا نسبت به عقاید و آرای یکدیگر

۶- ششمین مانع وحدت، در دنیای اسلام، عامل سیاسی است که قدرت های استعماری به هر وسیله ممکن ، تفرقه و تفاق میان مسلمین ایجاد کرده تا به اهداف شوم خودشان برسند

اما راه کارهای تقریب و وحدت در جهان اسلام

۱- اولین عامل ایجاد وحدت در جهان اسلام ، بازگشت به مشترکات است ، مسلمانان دارای زمینه ها و استعداد عظیم انسانی ، فرهنگی و مادی هستند هم آهنگ شدن این توان بزرگ در راستای حل مسائل و مشکلات مسلمانان نیازمند توجه به زمینه های هم گرائی از سوی نخبگان است کتاب قرآن ، کعبه ، پیامبر (ص) به عنوان بستر دینی و اعتقادی وحدت ، می تواند راه گشای بسیاری از مسائل باشد اقبال لاهوری معتقد است که اصل توحید متضمن وحدت تفکیک ناپذیر است و وحدت فکر و عمل مسلمین از همین اصل سرچشمه می گیرد به عقیده وی فرد با عقیده توحید و جامعه با عقیده رسالت زنده می ماند همه اندیشه ها مرام ها و ایده های ما از همین عقیده رسالت الهام می گیرد .

اقبال به جهان اسلام گوش زد می کند که بعثت پیامبر گرامی اسلام به عنوان عقیده مشترک می تواند محور وحدت قرار گیرد تا از این رهگذر، جهان اسلام به هویت واقعی خود که همان امت واحده است ، دست یابد.

۲- فاصله گرفتن کشورهای مسلمان از کشورهای غربی و سلطه گر است تبعیت و همراهی برخی کشورهای مسلمان با قدرت های سلطه گر موجب شده است تا واگرائی در جهان اسلام ریشه ای تر و عمیق تر شود و لذا تا زمانی که سران کشورهای اسلامی به این باور نرسند که بیگانگان و قدرت های جهان خوار، تنها در راستای سلطه بر ملل مسلمان قدم بر می دارند، امیدی به جداشدن سیاست آنان از دولت های سلطه گر نیست .

۳- سومین عامل وحدت آفرین، پرهیز از توهین و افتراء به مقدسات مذاهب دیگر و به مسخره گرفتن عقاید و آرای آنان است بی تردید یکی از عوامل مهم تقرب و وحدت مسلمانان، احترام به مقدسات صاحبان مذاهب و مراقبت بر رعایت ادب در گفتار در ذکر نام آنهاست و این یک اصل عقلانی است که انچه را بر خود نمی پسندی بر دیگران مپسند اگر ما نمی خواهیم به بزرگان ، علماء و دانشمندان ما بی ادبی شود دیگران نیز چنین خواسته ای دارند.

۴- چهارمین عامل وحدت آفرین ، پرهیز از نقل های تاریخی ضعیف ، تفرقه افکن و نیز به انزوا کشانیدن جریان های افراطی مخالف وحدت است به طور طبیعی اختلافات امروزی در یک بستر تاریخی شکل گرفته اند و شقاق و اختلاف امروزی ریشه در نقل های تاریخی دارد و تا زمانی که این روایت های ضعیف تاریخی وجود دارد ، نمی توان شاهد فضای برادری و همراهی در جهان اسلام بود بنابراین چشم پوشی و گذر از این گذشته اختلاف بر انگیزه می تواند زمینه را برای حضور گروه های افراطی و تندرو کم کند .

۵- پنجمین عامل وحدت در جهان اسلام ایجاد یک گفتمان مشترک است که بستر آن را می توان برگزاری جلسات مشترک میان نخبگان سیاسی، فرهنگی، مذهبی و حتی اقتصادی دانست به طور طبیعی هر قدر که مرا و ده و ارتباط میان انسان ها بیشتر باشد ، زمینه انس و الفت در میان آنان نیز افزایش پیدا می کند، ایجاد مراکز علمی، پژوهشی مشترک، ایجاد رسانه های مشترک و یا برقراری اتحادیه ها و کانون های تعامل و همکاری می تواند جهت دهنده به سوی وحدت و همگراهی جهان اسلام باشد .

۶- ششمین عامل وحدت، وحدت در عمل و برنامه و تشکیل صف واحد در مقابل تهدیدات و هجمه های فرهنگی و نظامی دشمنان اسلام است مسلمانان می توانند در برابر دشمنان اسلام هم چون بنیانی مرصوص و در صفی واحد و استوار بایستند همان طور که خداوند در قران در سوره صف می فرماید: ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص

۷- اتخاذ روش اعتدال و میانه روی در امور مذهبی و پرهیز از افراط و تفریط و اعمال تحریک آمیز:عنصر دیگری که برای موفقیت تقریب مذاهب اسلامی مهم است در پیش گرفتن روش اعتدال است چون هر مذهب و آئینی ممکن است در طول زمان به افراط و تفریط دچار شود، پیروان مذاهب، خود اصول و فروعی را به مذهب و دین اضافه کنند و یا تفسیر سخت گیرانه ا
ز اصول و فروع دین داشته باشند که بر اساس آن ، کسانی را که در چارچوب تفسیر مذهبی و دینی ان ها نگنجند ، خارج از دین و دینداری حساب کنند امروزه جریان های طالبان و القاعده به چنین تفسیرهای غلطی روی آورده اند نتیجه بحث های علمی و تاریخی هر چه باشد نباید منجر به درگیری عملی، عداوت و خون ریزی میان مسلمانان شده و موجب تضعیف اسلام گردد و تضعیف اسلام به هر نامی که باشد از محرمات و گام برداشتن در راه شیطان است بهترین زمینه اتحاد مسلمانان اجتناب از تحریک احساسات و احترام گذاردن به عقاید دیگران است که اینکه خداوند در قرآن کریم دستور می دهد: «و لا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدواً بغیر علم … » خدایان کفار را سب نکنید و فحش ندهید تا انها نیز خداوند جهان را از روی عدم آگاهی فحش ندهند.(انعام ۱۰۸)

۸- سکوت و چشم پوشی از بعض مسائل بی ثمر اختلافی : میان مذاهب عده ای از دانشمندان تقریبی معتقدند سکوت و وارد نشدن در بعض مسائل اختلافی که امروزه ثمری ندارد به تقریب کمک می کند مثلا در مورد خلافت و رهبری جامعه اسلامی بعد از پیامبر اعظم (ص) میان جامعه اسلامی اختلاف نظر وجود دارد ولی این موضوع یک امر تاریخی است که پرداختن به ان در حال حاضر ثمره ای جز تشدید اختلافات و در نتیجه تضعیف کلیت اسلام ندارد پس باید نسبت به این مسأله رویکرد اغماض و سکوت پیشه نمود چرا که خلافتی که درصدر اسلام مطرح بود در حال حاضر موضوعاً منتقی است و فائده ای بر بحث از این موضوع مترتب نیست .

۹- جلوجگیری از تبلیغات منفی مذهبی: جهان اسلام تجربیات تلخ و ناگواری از برخورد تکفیری و افراطی در میان مذاهب اسلامی از سوی برخی از افراد و حلقات بنام مذهب خاص را تجربه نموده است امروز نیز در برخی از بلاد اسلامی هنوز هستند کسانی که بنام شیعه و سنی و یا دیگر فرقه های اسلامی با دیدگاه انحصاری و غیرقابل انعطاف به تبلیغ منفی علیه دیگران می پردازند جلوگیری از تبلیغات منفی علیه مذاهب اسلامی یکی از راهکارهای اساسی تقرب بین مذاهب است این وظیفه خطیر عالمان دینی است که از انجام برخورد های سبک و منافی با مصالح امت اسلامی جلوگیری نمایند و شاید برخی در دام طرفند های سیاسی بازان قرار گرفته و به خیال خدمت به مذهب دین اسلام،خیانت و جفا می کنند.

۱۰- رفتار مسالمت آمیز با پیروان مذاهب مخالف: یکی از راهکارهای تقرب و وحدت مسلمانان، احترام متقابل پیروان مذاهب مختلف با یکدیگر است زیرا حساب اختلاف عقیدتی با حساب رفتار و برخورد عملی و حقوق اجتماعی مخالفان کاملاً جداست طرز برخورد خشن با مخالفان عقیدتی از آنجا سرچشمه می گیرد که فرد اعتقاد خود را صحیح و اعتقاد دیگران را باطل می داند تا جائی که به خود اجازه می دهد برای نابودی آنان قدم بگیرد در حالیکه نگاه قران به انسان ها بر این مبنا است که اعتقاد انسان متکی به عوامل گوناگونی است مثل: محیط تولد ، پدر و مادر ، احساسات و ادراکات مختلف ، شرایط تاریخی و اجتماعی و جغرافیائی و فرهنگی همه این ها در عقیده انسان تأثیر می گذارد و به صورت گریز ناپذیر شرایطی را به وجود می آورد که فردی در محیط زندگی تابع این مذهب و فردی دیگر در محیط دیگر تابع مذهب دیگر می شود وقتی مطالعه بیشتر و کمتر باعث اختلاف در فهم و تفسیر قران می گردد وقتی شرایط روحی و اخلاقی ، باعث اختلاف فهم ها می گردد.

وقتی عوامل بیرونی و محیطی و حتی رفتارهای حاکمان تأثیر گذار در اعتقادفردی می گردد، نمی توان همه اختلافات اعتقادی را به حساب سرکشی ، طغیان ، عناد و سرپیچی از حق گذاشت قران کریم به هر دو عامل توجه دارد در یک جا می فرماید: و لو شاء ربک لآمن من فی الارض کلهم جمیعاً افانت تکره الناس حتی یکونوا مومنین »( یونس۹۹) و در جای دیگر می فرماید: «و لوشاء ربک لجعل الناس امة واحدة و لا یزالون مختلفین»(هود ۱۱۸)

مشیت خداوند تعلق نگرفته که همه در روی زمین ایمان بیاورند و همه امت واحده باشند و عقیده ای واحد داشته باشند

 

 

جمع بندی و نتیجه بحث

۱- با توجه به تأکید قرآن کریم بر تمسک به اتحاد و همبستگی تمام مسلمانان جهان و در نهایت تقریب مذاهب و امعان نظر به ابعاد گسترده تهاجم فرهنگی و تبلیغات سوء ناجوانمردانه استکبار جهانی و صهیونیسم علیه موجودیت و هویت اسلامی ، لازم و فرض است که همه نیروهای مادی و معنوی در کشورهای اسلامی و احاد مسلمانان در برابر این تجاوزات بسیج شوند و یگانه تلاششان ، عملی نمودن رهنمود ها و راهکارها باشد

۲- بی تردید در گستره بیداری اسلامی و به دنبال آن همبستگی اسلامی ، اسباب مسّرت همه مسلمین جهان فراهم می گردد زیرا اتحاد و همدلی مسلمین، آیتی از فضل و رحمت واسعه الهی است و مسلمین جهان باید هوشمند بوده و از افتادن در دام حاشیه سازان غربی اجتناب نمایند و بایسته است این بیداری و تقریب منتهی به عزت و تجدید حیات معنوی مسلمانان گردد.

۳- ما وارثان مذاهب اسلامی باید صادقانه و مخلصانه با مغرضان و معاندانی که به نام مذهب و مسائل مذهبی، تفرقه را در میان مسلمانان ترویج می نماید، مقابله نموده و با تنقیح مذاهب که خود بزرگترین قدم در جهت تقریب مذاهب است و با وحدت کامل و عملی و توسعه بیداری اسلامی در تفریق مذاهب جلوگیری نمائیم.

 

حجت الاسلام والمسلمین عبدالعلی باقری