اهمیت تقریب و تاثیرگذاری آن در جامعه بشری

 

فرهنگ تقریب به معنای رعایت آداب و ابعاد اخلاقی تقریب، کافی نیست، بلکه فرهنگ تقریب به معنای مجموعه ای از تلقی ها، ‌ارزشها، ‌شیوه های رفتار،‌ حالت ها و سلیقه ها در هر چیزی، از ادب و هنر فردی گرفته تا سبک دادن به رفتار های اجتماعی را در بر می گیرد و زمانیکه مجموعه ای از این رفتارها عادت مشترک اجتماع شود یک هنجار اجتماعی تلقی می شود.

 

بنابراین صرف اینکه یک فرد یا عده ای از مردم، ‌رفتار و ارزشی که در سبک زندگی بر اساس فرهنگ تقریب تعریف شد را عادت خود قرار دهد، آن رفتار به یک هنجار اجتماعی منجر نمی شود بلکه آن رفتار باید عادت حداکثر افراد جامعه شود یا علمای و نخبگان آن جامعه تا یک هنجار اجتماعی به دست دهد.

بر اساس تحقیقات همه جانبه ثابت شد که یکی از ابعاد پیشرفت هر جامعه، چه اسلامی چه غیر اسلامی، عبارت است از سبک زندگی تقریبی و هنجارهای پذیرفته شده ی آن جامعه. ما اگر از نظر معنویت نگاه کنیم که هدف انسان رستگاری و فلاح است باید به فرهنگ تقریبی اهمیت دهیم و در راستای رسیدن به این هدف یک سری از مؤلفه ها نقش دارند که از آن جمله می توان به تعامل با تقوا، صادقانه زیستی ، ‌احترام متقابل، عدم تعصب، ‌رعایت حقوق دیگران و… اشاره کرد و نیز نهاد های فرهنگی و اجتماعی در احیای سبک زندگی اسلامی می توانند مؤثر باشند.

نقش خانواده در تاسیس جامعه تقریبی

خانواده اسلامی تصویری کوچک از کل جامعه اسلامی و پایه و اساس استوار آن است، چون به عنوان واحد اصلی جامعه به شمار می آید و بی گمان می توان این ادعا را داشت که رعایت ادب در خانواده ریشه ادب اجتماعی کلان است، و تأکید در شیوه رفتاری افراد خانواده به عنوان زیر ساخت اصلی جامعه از اینجا برخواسته است.

از این رو قرآن وسنت پیامبر اکرم(ص) نیز برای تأدیب افراد خانواده و تبیین ظرافت های عملی افراد آن آموزه های دستوری،‌اخلاقی و ادبی را بیان کرده است که در این راستا مسئولیت والدین در تربیت دینی به معنای نفی مسئولیت از دیگر نهادهای اجتماعی نیست و اثر بخشی تلاش های والدین در تربیت دینی مستلزم اموری است که از جمله آن امور پالایش نمودن محیط خانه از مسائل ضد ارزشی مانند: غرور، تکبر، تعصب، خودخواهی… است و دیگر آنکه در تربیت دینی تنها به پاره ای از اعمال خشک و بی روح اکتفا نشود،‌بلکه به همه ابعاد تربیت معنوی – دینی توجه شود.

در مقیاس بزرگتر از خانواده،‌اجتماع نیز نقش تربیتی به سزایی را ایفا می کندو این تربیت صرفاً نباید به گونه ای باشد که افراد مجبور به متحمل شدن فرهنگ و هنجارها-چه درست و چه غلط- کند زیرا در صورتی که تربیت محدود به انتظارات جامعه باشد بیشتر به «ماشینی کردن» حرکات و رفتار ظاهری شخصیت می پردازد بلکه این تربیت باید طوری باشد که علاوه بر اینکه فرد اجازه دارد تا احساسات و اندیشه و فرهنگ خویش را به شکل منحصر به فرد بروز دهد،‌باید یک سلسله دانش ها ی پشتیبان ، فنون تعامل اجتماعی و مهارت های اصیل اساسی را مورد استفاده قرار دهد تا یک مقوله خوب از فرهنگ و اندیشه ی اسلامی ارائه دهد.

رعایت حقوق و عدالت محور

ارزش ها و هنجارهای اجتماعی که مد نظر اسلام است در صورتی تحقق پیدا می کند که حکومت یک حکومت اسلامی و عدالت محور باشد و همه ارزش های اجتماعی در گروه عدالت و رعایت حقوق دیگران است. اگر در جامعه رنگ بازد،‌همه ارزش ها رنگ می بازد، عدالت مایه بقا و حفظ ارزش ها است.

قرآن فرمود:(یاایها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط لایجرمنکم شنآن قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی ) سوره ی مائده/۸ .

بدون شک در کلیه روابط حقوقی و اجتماعی،‌معیار عدل و ظلم اجتماعی را باید با رعایت یا عدم رعایت حق شناخت.

و در نظام اقتصای واجب است که پیروی از هادیان بزرگان دین نخست به بر پا داشتن«عدالت اجتماعی و اقتصادی و معیشتی» در میان مردم پرداخت که مایه متحد سازی قلب ها ست. و تحقق عدالت اقتصادی با نظارت بر امور مالی و روابط اقتصادی جامعه،‌تنها با نظارت بر بازارها و نرخها و کیفیت کالاها پایان نمی یابد،‌و تکلیف شرعی ادا نمی شود، و سلامت اقتصادی جامعه و عمل به شعائر قرآنی ،‌به این مقدار محقق نمی شود،‌ بلکه باید به همه موارد مالی و همه خرج و دخل های مملکتی و وزارتخانه هاو… با کمال اخلاق ، مودت و وسواس نظارت شود.

برقراری توازن اجتماعی،‌ اقتصادی که دولت اسلامی باید با استفاده از شیوه های فرهنگی و حقوقی تقریبی میان افراد جامعه،‌ و یا وضع و اجرای قوانین برای به دست یابی به آن اقدام کند امری ضروری است.

اصل حاکم ، اعتدال ومیان روی است نه تند روی

اصل اعتدال و میان روی باید به شکل کلی و فراگیر در سراسر زندگی فردی و اجتماعی انسان و جامعه خویش حاکم باشد، و همه جا و در همه حالت رفتار و کردار انسان را در بر گیرد. که همه شئونات حیات انسان مورد تأکید دین اسلام است.

این دستورات در حقیقت معیار و شاخص برای همه عصر است و فرقی نیست که در دنیای مدرن زندگی کنیم یا نه، بلکه نقشه ی راهی است که برای صحیح زیستن، تردیدی نیست که سبک زندگی اسلامی والاترین روش برای زیستن رفاهی است. و تمام این امور،‌ در صورتی محقق می شود که در جامعه امنیت بر قرار باشد. البته امنیت ابعاد مختلفی دارد که از جمله: اجتماعی،‌ فرهنگی،‌ اقتصادی،ملی و…

اگر امنیت در تمامی این ابعاد در جامعه اسلامی برقرار نشود در برابر تهاجمات فرهنگی دشمنان که بر آن است به نحوی دین را از عرصه حیات انسان ها بیرون کنند و ارزش ها و مقدسات را بی اعتبار نماید و آرای و عقاید فاسد خارج را در درون آن وارد سازند و فرهنگ اسلامی را به سمت غربی شدن سوق دهند و در این راه فقط به تهاجم فرهنگی اکتفا نمی کند بلکه می خواهند کشورهای اسلامی را از لحاظ فرهنگی ، اجتماعی، اقتصادی فلج و به خود وابسته کنند.

لذا برقراری توازن حیات جامعه که حکومت باید با استفاده از شیوه های فرهنگی و اجتماعی تقریبی میان افراد جامعه،‌ و یا وضع و اجرای قوانین از قبیل: منع سب ولعن بزرگان مخالفین مذهبی یا دینی اقدام کند، امری ضروری است.

تصریح یکی از بزرگان شیعه در باره ی سبّ و لعن بزرگان مذاهب

آیت الله العظمی وحید خراسانی یکی از علما و مراجع تقلید شیعه در قم، در طی دیدار دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی(۱) با خود گفت:

دین اسلام، دین رحمت و رسول اسلام، رسول رحمت است. این دین، آن رفتار پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) جایی برای حرکت‏‌های تکفیری و این تندروها باقی نمی‌گذارد. فقاهت در این گونه جریان‌ها از بین رفته است، سبّ و لعن علنی جایز نیست و دستور خود ائمه به‌ خلاف این است. در روایات منقول از اهلبیت (ع) دو مطلب آمده؛ یکی نفی و دیگری اثبات، نفی این‌که نباید با اتباع مذاهب دیگر دشمنی کرد و به مقدسات آنها توهین نمود و لعن و سبّ بزرگان آنها جایز نیست، زیرا موجب دور کردن آنها از اهلبیت (ع) و معارف آنها می‏‌شود، دیگر این ‌که فرمودند: «در نمازهای جماعت آنها شرکت و به آنها محبت کنید، از مرضای آنها عیادت و سخنان و معارف ما را برای آنها بیان کنید».

پی نوشت:

(۱)این مطلب نقل از سایت جهان نیوز به نقل از تسنیم در تاریخ یکشنبه خردادماه۱۳۹۳ مطابق۲۵ رجب المرجب ۱۴۳۵ است.

شوقی شالباف مدیر گروه احیای میراث تقریبی